خبرگزاری در رابطه با راه اندازی استارتاپ و کسب و کار اینترنتی با آقای دکتر شمس الدین یوسفیان گفتگویی کوتاه داشته است. ایشان یک کارآفرین سریالی هستند که در مسیر زندگی با راه اندازی جزیره کارآفرینی و مدیریت ۸ استارتاپ به موفقیتهای چشمگیری دست یافته و اکنون نیز به دنبال پیاده سازی دیگر ایده های خود در زمینه کسب و کارهای اینترنتی و استارتاپ میباشند.
دوران دانشجویی:
دکتر یوسفیان زندگی خود را خاص و به عبارتی یک زندگی استارتاپی مینامند. ایشان در حال حاضر، دانشجوی دکتری در رشته ژنتیک بوده و به زودی دفاعیه تز دکتری خود را ارائه خواهند کرد. ایشان نیز مانند خیلی از دانشجویان در مقطع ارشد علاقه داشتند که پس از فارغ التحصیلی، مدرس شده و در رشته خود به موفقیت برسند. از طرفی هم بسیار خواهان راه اندازی یک آزمایشگاه ژنتیک بودند. در این دوران هم از سوی پدر و خانواده حمایت مالی میشدند.
دکتر یوسفیان در مصاحبه با ما بیان داشته است که موفقیتهای تحصیلی خود را نتیجه حمایت پدر که فرهنگی بود میدانند. ایشان از پدر خود به عنوان فردی یاد میکند که در موفقیت تحصیلات را مقدم بر ورود به بازار دانسته و از ایشان را مشوق خود در مسیر ادامه تحصیل نام میبرند. به علت همین حمایت پدر و البته پشتکار خود دکتر یوسفیان بود که در کنکور ارشد رتبه تک رقمی و در کنکور دکتری رتبه ۱ را کسب کردند.
اولین شکست:
دکتر یوسفیان بیان میکنند که بعد از شرکت در آزمون دکتری با وجود اطمینانی که به قبولی داشتند با یک مشکل مواجه بودند و آن بیکاری بود. بین آزمون دکتری و اعلام نتایج آن وقفه ای شش ماهه وجود داشت که دکتر یوسفیان باید در این دوران شغل مناسبی پیدا میکردند تا بتواند خرج زندگی متاهلی را دربیاورد. برای پیدا کردن شغل گزینه های مختلفی را بررسی کردند.
اولین گزینه باتوجه به مدرک فوق دیپلم ایشان که علوم آزمایشگاهی است کار در آزمایشگاه بود اما با توجه به میزان حقوق این شغل و هزینه های زندگی در تهران این شغل جوابگو به نظر نمیرسید. پس یا باید به شغل دیگری که در حوزه تحصیلاتشان نبود فکر میکردند و یا به شهرستان باز میگشتند. پس احتمالات دیگری هم بررسی شد مانند دو شیفت کار کردن ولی باز هم منطقی نبود. باتوجه به اینکه در آن زمان یک پژو داشتند که از فروش و پخش لوازم کامپیوتر در دوران دانشجویی خریده بودند گزینه بعدی مسافرکشی بود اما این گزینه هم رد شد چرا که با روحیات ایشان سازگاری نداشت.
این موقعیت رقم زننده اولین شکست بزرگ در زندگی دکتر یوسفیان بود چرا که با وجود متاهل بودن و تحصیلاتی که داشتند، هنوز نتوانسته بودند شغل مناسبی پیدا کنند.
کارآفرین و اولین استارتاپ:
پس از گذشت چند روز دیدن کلمه “کارآفرین” در بولتن دانشگاه بود که جرقه موفقیت حال حاضر ایشان و تاسیس استارتاپ را زد. این کلمه خوش آهنگ برای دکتر یوسفیان موجب شروع جست و جو درباره مفهوم آن شد.
در سرچهای اینترنتی با موارد متفاوتی مواجه شدند مانند موسسات مختلفی چون مدرسان شریف یا آگهیهای روزنامه همشهری و … . در نهایت پس از یک جست و جوی ۷۲ ساعته کتابی را در سایت ریاست جمهوری با عنوان “۱۰۱ کارآفرین” پیدا کردند که درباره انواع کارآفرینی و نحوه کسب درآمد از آن توضیح داده بود.
در همین کتاب بود که دیدن مطلبی در رابطه با دارالترجمه موجب شکل گیری ایده ای در ذهن ایشان شد که شامل قبول سفارشات تایپ و ترجمه بود. همین موجب شد تا استارتاپ خود را در این زمینه راه اندازی کنند تا برای فارغ التحصیلان بیکار و جویای کار از طریق قبول سفارشات تایپ و ترجمه شغل ایجاد کنند و این اولین استارتاپی بود که دکتر یوسفیان افتتاح کرد که “ایران تایپیست” نام گرفت.
اوایل حیطه کار این استارتاپ و سایت فقط برای تایپ بود اما پس از مدتی به دلیل درخواستهای مکرر امکان ترجمه آنلاین هم اضافه شد. دکتر یوسفیان به این مسئله اشاره میکنند که در زمان شروع کار استارتاپ با توجه به رشته دانشگاهی خود هیچ اطلاعاتی از دامین و هاست نداشته و در واقع با شروع کار در زمینه این استارتاپ قدم به حیطه ای میگذاشت که برایش شناخته شده نبود.
پس از شکل گیری ایده استارتاپ، ۳ ماه طول کشید تا بتوانند برنامه نویسی پیدا کنند که بتواند برنامه سایت را برایشان بنویسد. بعد از پیدا شدن برنامه نویس نیز قدم بعدی برای راه اندازی استارتاپ تهیه پول بود تا به برنامه نویس پرداخت شود و دفتر کاری نیز تاسیس شود و اینجا بود که از ارتباطات کمک گرفتند.
گزینه دکتر یوسفیان یکی از همکلاسیهای دوران فوق لیسانسشان بود که انتشاراتی کم رونق داشت. دکتر یوسفیان پیشنهاد همکاری در استارتاپ را با او در میان گذاشته و او نیز قبول کرد و در این لحظه هم دفتر و هم سایت راه اندازی شد.
همانطور که در ابتدا گفته شد این تنها استارتاپ دکتر یوسفیان نیست و به همین دلیل است که از ایشان به عنوان کارآفرین سریالی نام برده میشود.
استارتاپهای ایشان در حال حاضر موارد زیر می باشند:
ایران تایپیست: اولین استارتاپ ایشان که در آن خدمات تایپ و ترجمه ارائه میشود.
رایامارکتینگ: این استارتاپ در زمینه تولید محتوا (متنی، صوتی، تصویری و موشن گرافیک) خدمات ارائه مینماید.
مامی فود: یک سیستم برای سفارش غذاهای خانگی میباشد که توسط خانمهای خانه دار تهیه میشوند.
وکیل تلفنی: در این سایت میتوانید به صورت ۲۴ ساعته برای دریافت مشاوره حقوقی با وکلا ارتباط داشته باشید.
جیب پی: استارتاپ برای ارائه خدمات پرداخت.
ژناریا: انجام کارهای آزمایشگاهی در زمینه بیوتکنولوژی.
ارشدان: خدماتی در زمینه چاپ کتاب.
داستانت: سفارش کتاب به صورت داستانهای شخصی سازی شده.
دکتر یوسفیان شیوه کاری خود را سیستم سازی عنوان میکنند و در توضیح آن میگویند که وقتی کار جدیدی را آغاز میکنند تا زمان رونق گرفتن آن مشغول به کار میمانند و با رشد کار دوباره برای آغاز کردن استارتاپ بعدی دست به کار میشوند.
به همین ترتیب است که دکتر یوسفیان در حال حاضر صاحب ۸ استارتاپ موفق میباشند که شامل ۱۵۰ پرسنل بیمه شده و ۶۰۰۰۰ دورکار از سراسر کشور میشود.
جزیره کارآفرینی:
دکتر یوسفیان در پاسخ به سوال مجری که میپرسد با توجه به این مسئله که رشته تحصیلی ایشان به شغلشان ارتباطی ندارد و آیا به این دلیل تاثیر تحصیلات در موفقیت را رد میکنند یا نه اینطور جواب میدهند که کار در کنار تحصیلات دانشگاهی بسیار عالی عمل میکند و در ایران با توجه به شرایط موجود درس خواندن برای به دست آوردن شغل منطقی نیست.
پیشنهاد دکتر یوسفیان به جوانانی که سرمایه لازم برای شروع کاری را ندارند این است که از موقعیت فعلی خود استفاده کنند و به شیوه کسب و کارهای گذشته باقی نمانند. دکتر یوسفیان در توضیح این مسئله این طور عنوان میکنند که از سال ۲۰۰۰ میلادی تا به حال روش کسب و کار تغییراتی داشته و روز به روز بیشتر به سوی کسب و کارهای آنلاین پیش میرود. به همین دلیل است که برای شروع کاری باید شرایط را بررسی کرده و به مسیری که انتخاب کرده اند علاقه نشان بدهند و با استفاده درست از بازار آنلاین کار خود را رونق بخشند.
دکتر یوسفیان به جوانانی که ایده برای شروع یک استارتاپ دارند ولی سرمایه ندارند نیز وجود رابطه ای دو سویه بین افراد ایده پرداز و افراد سرمایه گذار را یادآوری میکنند. همچنین در این زمینه از مراکز شتاب دهنده نام میبرند که بر روی ایده های جوانان برای استارتاپ سرمایه گذاری مینمایند.
در اینجا صحبت به مرکز “جزیره کارآفرینی” میرسد که متعلق به خود دکتر یوسفیان است. ایشان در رابطه با این مرکز میگویند که در حال حاضر در حال تلاش برای اجرای طرحی هستند که از طریق آن بتوان در یک ساختمان به طور کامل موارد مربوط به استارتاپها را پوشش داد. به این شکل که در یک طبقه آن آموزش استارتاپها و بازاریابی اینترنتی انجام گیرد و در طبقات بعدی نیز خوابگاه و امکانات تفریحی و رفاهی تعبیه شود تا افراد مسقر در این جزیره کارآفرینی بتوانند در آن مکان به مدت یک سال کار خود را ادامه دهند.
در ادامه دکتر یوسفیان توضیح میدهند که در این مرکز هیچ مبلغی از افراد گرفته نخواهد شد و در عوض به آنها ۲۵ میلیون تومان پرداخت میشود تا بتوانند با تشکیل تیمهای دو نفری ، سه نفری و … کار استارتاپ خود را آغاز نموده و خود آقای یوسفیان به نوبه ای شریک آنها میشوند.
ایشان میگویند که در پروسه راه اندازی ۸ استارتاپ خود نکات و اصول مختلفی را یاد گرفته اند که با استفاده از همان اصول میتوان در راه اندازی استارتاپهای بعدی نیز بهره برد.
رمز موفقیت:
در این زمان مجری از ایشان در رابطه با شانسی بودن موفقیت میپرسد. به این شکل که ایشان سالها در مسیر تحصیل، برنامه ریزی دیگری برای آینده خود داشتند و حال مسیر زندگیشان کاملا تغییر کرده است و این موفقیتها نه به دلیل برنامه ریزی که با جرقه ای ناگهانی ایجاد شده.
همچنین مجری از دکتر یوسفیان در رابطه با ۶ ماه بیکاری که عنوان کردند میپرسند و اینکه آن را چطور گذراندند و ایشان میگویند که همچنان حمایتهای پدرشان در این دوران ادامه داشته.
دکتر یوسفیان عامل موفقیت خود را حفظ روحیه خود در دوران سختی میدانند و اینطور عنوان میکنند که نحوه حفظ روحیه در دوران مشکلات و سختیها به خود افراد وابسته است.
نگاه آنها باید طوری باشد تا هر شکست را یک تجربه جدید بدانند که در مسیر رشد به آنها کمک خواهد کرد. مجری این را شعار عنوان میکند اما دکتر یوسفیان شعار بودن این مسئله را با عنوان کردن ضرر ۲۰۰ میلیونی که در راه اندازی یکی از استارتاپهای خود متحمل شدند اما باز هم ادامه دادند رد میکنند.
آقای یوسفیان میگویند به همان اندازه که در این ضرر مبلغ مالی از دادند، تجربه کسب کردند و یاد گرفتند تا سرمایه گذاری را بر روی خودشان انجام دهند.
ایشان میگویند با زمین خوردن هم میتوان خندید چرا که هر شکست نشان دهنده ضعفی بوده است پس با دوباره ایستادن و برطرف کردن ضعفها میتوان در نهایت موفق شد. مجری به شوخی علت خنده ایشان را ژنتیک مینامد که رشته تحصیلی ایشان است و دکتر یوسفیان هم با خنده میگویند که شاید هم ژنتیک یک علت آن باشد اما علت اصلی این است که زندگی را بازی میدانند. از نظر ایشان هیچ یک از پستیها و بلندیهای این بازی جدی نیست پس برای بلندیها خیلی خوشحال نمیشوند و برای پستیها غصه نمیخورند. همانطور که هیچ کس وسط بازی جدی نمیشود.
دکتر یوسفیان علت عدم موفقیت افراد پس از شکست را ناامیدی مینامند. ایشان میگویند که اینطور افراد بعد از برنامه ریزی و موفق نشدن همه چیز را تمام شده میدانند در حالی که میتوانند راه خود را در مسیر دیگری ادامه داده و از آن طریق به موفقیت برسند.
در مسیر موفقیت پشت هر شکستی میتوان موفقیت را دید پس باید با دید باز همه فضاها را در نظر داشت و هدف بعدی را مشخص کرد.
مجری مشکل اصلی جامعه امروز را بلند پروازی بعضی افراد میداند که حاضر نیستند با قدمهای کوچک برای رسیدن به موفقیت شروع کنند و دکتر یوسفیان با تایید این موضوع میگویند که برای رسیدن به موفقیت حتی باید به رایگان در جایی کار را شروع کرد تا بتوان با شناسایی راه موفقیت خود و با پشتکار زیاد تلاش کرد و به موفقیت رسید. ایشان به عنوان نکته انتهایی میگویند که برای رسیدن به موفقیت در عصر تکنولوژی افراد باید نگاه خود را تغییر دهند تا بتوانند از فرصتها و موقعیتها به خوبی برای رسیدن به موفقیت استفاده نمایند.