گلبانگی از رج به رج زلف بلور
در یکی از روزهای سال هزار و سیصد و هفتاد و چهار در شهر تهران دختری متولد شد که رامینا نام گرفت. او از کودکی به شعر و موسیقی علاقه زیادی داشت، آنگونه که نه تنها گوش خانواده ی وی به اشعار و موسیقیهای او آشنا بود، بلکه او مهمانیهای خانوادگی را نیز با اشعار طنز کودکانه خود و موسیقیهایش دلنشین میکرد. سنین کودکی رامینا اینگونه گذشت تا در نوجوانی که علاقه اش به شعر و هنر شدت گرفت و پس از آن با شروع آموزش موسیقی، بیشتر از پیش با کتاب نیز انس گرفت و به واسطه ی آن و از طریق هنر آموزانش توانست با دنیای هنر ارتباط بگیرد. خانم «رامینا چوپان» هم اینک ساکن تهران بوده و فارغ التحصیل رشته روانشناسی بالینی در مقطع کارشناسی میباشد و به عنوان مدرس موسیقی (سازهای گیتار، تار، سهتار، پیانو و دف) مشغول به کار میباشد.
رامینا چوپان که در صدد به اشتراک گذاشتن تمامی احساسات و سروده ها و دانوشته ها و دیدگاههای خود از عشق و زندگی با مخاطبانش بود، تصمیم به چاپ دست نوشته هایش گرفت تا آنها را کتابی کند که آن را دریچه ای میداند برای آگاهی سایرین از نوع نگاه و نگرشش به وسیله این دریچه. از اینرو او تصمیم گرفت دلنوشته هایش را به چاپ برساند تا عشقی را که به نوشتن و سرودن در سرتاسر زندگی همراهش بوده است به صورت مکتوب در آورد تا پناهگاه و همدمی باشد برای آنهایی که اهل هنر هستند و دردهای جانکاه احساسی را تجربه کرده اند و دیدگاههای شاعرانه و رمانتیک را دوست دارند. رامینا چوپان در این مسیر و برای چاپ کتابهایش از «انتشارات ارشدان» که آن را بسیار منظم و دقیق و حمایتگری جدی در خصوص فعالیتهای هنری میداند، کمک گرفت.
از رامینا چوپان سوال شد که به چه سرگرمیهایی علاقه دارد و او از نواختن ساز و کافه گردی و سفر با قطار نام برد. همچنین در پاسخ به سوال در مورد ورزش مورد علاقه اش از کاراته نام برد که مرتب به تمرین آن میپردازد و البته از علاقه اش به تماشای مسابقات کشتی نیز سخن گفت. همچمین وقتی از ایشان خواسته شد که کتابی را برای مطالعه به مخاطبان پیشنهاد دهد، او از کتابهای شعر بخصوص دیوان اشعار پروین اعتصامی که آن را مجموعه ی کاملی از آموزش شئونات خانوادگی و اجتماعی و در بردارنده بسیاری از مسائل روانشناسی نیز میداند، یاد کرد.
رامینا چوپان آدرس سایت raminachoopan@gmail.com را با مخاطبانش برای ارتباط آنها با خود در میان میگذارد.
در ادامه به بررسی چهار اثر منتشر شده از رامین چوپان میپردازیم.
نسیم زلف خوبان
کتاب «نسیم زلف خوبان» مجموعه اشعار بانو «رامینا چوپان» بوده و در سال ۱۳۹۹ توسط «انتشارات ارشدان» به چاپ رسیده است. این اشعار در قالبهای کلاسیک و نو میباشند.
شعری از کتاب:
ای کاش ساعتها بخوابند و
زمین ساکن شود
وقتی تو اینجایی من دوست دارم زندگی ساقط شود
وقتی تو اینجایی
عطر وجودت
خانه را پرکرده ای جان جهانم
وقتی تو اینجایی
بلور
«بلور» نام کتابی دیگر از «رامینا چوپان» است. این داستان زیبا که با صمیمیت خود میتواند برای هر مخاطبی از هر قشری دلنشین باشد، در سال ۱۴۰۱ توسط «انتشارات ارشدان» به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
طولی نکشید که به خانه رسیديم طوبی را ديدم که روی لبه ی ايوان تخم مرغ و اسپند به دست ايستاده بود به طرفش آهسته قدم برمیداشتم و فرزندم هم در آغوش همسرم بود. نزديک پله های ايوان که شدم صدای پر از مهر او را شنیدم. - خوش اومدی خانوم جان! صفا آوردی! چشم و دل ما روشن! تخم مرغ را دور سرم چرخاند و لحظه ای بعد صدای شکستن آن را شنیدم و اسپند دود میکرد و صفای تکرار نشدنی آن لحظه را به خوبی حس میکردم. وارد خانه که شدم مازيار را ديدم و گفتم:
- پسر عزيزتر از جانم بیا که مادر آمده ...
رج به رج؛ بیت به بیت دلنوشته
کتاب «رج به رج؛ بیت به بیت دلنوشته» که در بردارنده دلنوشته هایی در قالب شغر و نثر میباشد، نام کتابی دیگر از «رامینا چوپان» میباشد که «انتشارات ارشدان» آن را در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسانده است. مولف در بخش آغازین کتاب خود اینگونه میگوید:
پروردگار مهربانم را بار ديگر شاکرم که به من توفیق و سعادت داد و قلم مقدس را به دستانم هديه کرد که بتوانم بنويسم هر آنچه تجربیات زندگی من است و الهامات موزونی که از جانب خداوند مانند خورشید بر جان و بر دلم میتابد... امیدوارم که اين کتاب که با احساسات و دل نوشته شده بتواند مورد قبول مخاطبانی که بر سر من منت گذاشتهاند و در دوستی و مودت با من همواره استوار و ثابتقدم بودند قرار بگیرد.
گلبانگ امید
آخ از آن لحظهی غمبار که هم
فکر تهی
جام تهی
کاغذ و خودکار و صدا و نفس و ميز و شب و شام تهی
حنجرهی شاعر و سرپنجهی نقاش و صدای نفس تار تهی
رشتهی افکارو درون صدف و نقطهی پرگار تهی
قلب و دل و ذهن و زمان و غزل و خال لب یار تهی
پردهی پندار تهی
لحظهی دیدار تهی
معرفت یار تهی
مژه و سرمستی و ابرو و لب و شيشهی افکار تهی
آنچه میخوانید لحظه ای از دلنوشته های «رامینا چوپان» در کتابی با نام «گلبانگ امید» است که در سال ۱۴۰۰ توسط «انتشارات ارشدان» به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی اشعار و دلنوشته های ایشان در قالب نظم و نثر میباشد.